خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حق انحصاری
2 . کالای اختصاصی
[اسم]
l'exclusivité
/ɛksklyzivite/
قابل شمارش
مونث
1
حق انحصاری
انحصار
1.Acheter l'exclusivité d'une marque.
1. خریدن حق انحصاری یک نشان تجاری.
2.Nous avons l'exclusivité des créations de ce couturier.
2. ما حق انحصاری نوآوریهای این طراح را دارا هستیم.
2
کالای اختصاصی
تصاویر
کلمات نزدیک
exclusivement
exclusion
exclusif
exclure
exclu
excommunier
excroissance
excrément
excrétion
excursion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان