1 . از زیر خاک بیرون آوردن 2 . از قبر درآوردن 3 . (خاطرات و غیره) از فراموشی بیرون آوردن
[فعل]

exhumer

/ɛgzyme/
فعل گذرا و ناگذر

1 از زیر خاک بیرون آوردن

2 از قبر درآوردن نبش قبر کردن

3 (خاطرات و غیره) از فراموشی بیرون آوردن زنده کردن (خاطرات)

  • 1.Exhumer des souvenirs.
    1. زنده کردن خاطرات.
  • 2.L'inspecteur a exhumé ce dossier de l'oubli.
    2. بازرس این پرونده را از فراموشی بیرون آورده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان