خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خانوادهای مجددا تشکیل یافته
[اسم]
la famille recomposée
/famij ʀ(ə)kɔ̃poze/
قابل شمارش
مونث
[جمع: familles recomposées]
1
خانوادهای مجددا تشکیل یافته
1.Marie, elle vient d'une famille recomposée.
1. "ماری"، او از خانوادهای مجددا تشکیل یافته است.
famille recomposée چیست ؟
خانواده ای که یک یا چند تن از فرزندان از ازدواج قبلی والدین است.
تصاویر
کلمات نزدیک
famille proche
famille
familièrement
familier
familiarité
famille tuyau de poêle
famine
famé
famélique
fan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان