خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عملکرد
[اسم]
le fonctionnement
/fɔ̃ksjɔnmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
عملکرد
طرز کار
1.Le fonctionnement de cette machine est impeccable.
1. عملکرد این ماشین بی عیب و نقص است.
2.Veuillez vérifier le bon fonctionnement du réseau.
2. لطفا عملکرد صحیح شبکه را بررسی کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
fonctionnel
fonctionnalité
fonctionnaire de police
fonctionnaire
fonction
fonctionner
foncé
fond
fond de teint
fondamental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان