خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یخبندان
2 . ژله
[اسم]
la gelée
/ʒ(ə)le/
قابل شمارش
مونث
1
یخبندان
2
ژله
1.Avec le jus des framboises et du sucre je fais de la gelée de framboises.
1. با آب تمشک و شکر من ژله تمشک درست میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
gelé
geler
gel douche
gel
geindre
gemme
gencive
gendarme
gendarmerie
gendre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان