خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به صورت رایگان
2 . بی دلیل
[قید]
gratuitement
/gʀatɥitmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
به صورت رایگان
داوطلبانه
مترادف و متضاد
bénévolement
gracieusement
1.Elle donne de son temps gratuitement aux malades.
1. او زمانش را داوطلبانه به بیماران اختصاص میدهد.
2.Elle transporte gratuitement les personnes âgées.
2. او به صورت رایگان افراد مسن را میبرد [جا به جا میکند].
2
بی دلیل
مترادف و متضاد
sans motif
1.Il le fait gratuitement.
1. او آن کار را بیدلیل انجام میدهد.
2.Ils affirment cela gratuitement.
2. آنها آن را بیدلیل تایید میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gratuit
grattoir
gratter
gratte-papier
gratte-ciel
gratuité
gravats
grave
gravement
graver
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان