خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مالیات
[اسم]
l'impôt
/ɛ̃po/
قابل شمارش
مذکر
1
مالیات
1.Il est exempté de l'impôt.
1. او از مالیات دادن آزاد شده است.
2.L'impôt augmente chaque année.
2. مالیات هر سال افزایش می یابد.
تصاویر
کلمات نزدیک
impétueux
impérissable
impérieux
impérialisme
impériale
in
in extremis
inabordable
inacceptable
inaccessible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان