خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناعادلانه
2 . به ناحق
[قید]
injustement
/ɛ̃ʒystmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
ناعادلانه
غیرمنصفانه
1.Il fut traité injustement par les policiers.
1. با او توسط ماموران پلیس ناعادلانه برخورد شد.
2
به ناحق
ناحق و ناروا
1.Je crois qu'il a été condamné injustement.
1. من فکر میکنم که او به ناحق محکوم شده است.
2.Le professeur me corrigea injustement.
2. استاد من را به ناحق تنبیه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
injuste
injurieux
injurier
injure
injonction
injustice
injustifié
inlassable
inlassablement
innocemment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان