خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلقیح کردن
[فعل]
inoculer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تلقیح کردن
(برای ایجاد ایمنی وغیره) مایه کوبی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
inné
innover
innovation
innovateur
innovant
inodore
inoffensif
inondation
inonder
inopiné
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان