خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تماس گرفتن
2 . ملحق شدن
[فعل]
joindre
/ʒwɛ̃dʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: joint]
[حالت وصفی: joignant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تماس گرفتن
1.Ils tentent de joindre ma tante.
1. آنها تلاش می کنند با عمه من تماس بگیرند.
2.Je vais joindre mon ami.
2. من با دوستم تماس خواهم گرفت.
2
ملحق شدن
پیوستن
(se joindre)
1.Puis-je me joindre à vous ?
1. میتوانم به شما ملحق شوم؟
2.Tu peux te joindre à la conversation.
2. تو میتوانی به مکالمه بپیوندی [ملحق شوی].
تصاویر
کلمات نزدیک
joignable
joie
john
jogging
joggeur
joint
jointure
jojo
joker
joli
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان