خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بند انگشت
[اسم]
la jointure
/ʒwɛ̃tyʀ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: jointures]
1
بند انگشت
برجستگی بند انگشت
1.Il fait toujours craquer ses jointures.
1. او همیشه بند انگشتانش را می شکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
joint
joindre
joignable
joie
john
jojo
joker
joli
joliment
jonc
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان