1 . باز کردن (در دریانوردی) 2 . فرو ریختن (بمب) 3 . (رابطه را) بهم زدن 4 . خود را (از دست کسی یا چیزی) خلاص کردن
[فعل]

larguer

/laʁɡˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: largué] [حالت وصفی: larguant] [فعل کمکی: avoir ]

1 باز کردن (در دریانوردی)

  • 1.Larguer une voile
    1. قایق بادبانی را باز کردن

2 فرو ریختن (بمب)

3 (رابطه را) بهم زدن قطع رابطه کردن

4 خود را (از دست کسی یا چیزی) خلاص کردن دک کردن

  • 1.Larguer ses collaborateurs
    1. از دست شریک ها خود را خلاص کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان