خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گلودرد
[اسم]
le mal de gorge
/mal də ɡɔʁʒ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: maux de gorge]
1
گلودرد
1.J'ai juste un mal de gorge.
1. من فقط یک گلودرد دارم.
2.Une tasse de thé avec du miel calmera ton mal de gorge.
2. یک فنجان چای با عسل گلودرد تو را آرام خواهد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mal coiffé
mal cadré
mal
majuscule
majorité
mal de mer
mal de tête
mal digéré
mal du pays
mal habillé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان