خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمترین
[صفت]
moindre
/mwɛ̃dʀ/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: la moindre]
[مذکر قبل از حرف صدادار: le moindre]
[جمع مونث: les moindres]
[جمع مذکر: les moindres]
1
کمترین
کوچکترین
1.Dans les moindres détails.
1. در کمترین جزئیات.
2.La moindre petite chose peut rendre les enfants heureux.
2. کوچکترین چیزها میتواند بچهها را خوشحال کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
moignon
moi-même
moi
mohair
moelleux
moine
moineau
moins
moiré
mois
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان