خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حسرت گذشته
[اسم]
la nostalgie
/nɔstalʒi/
قابل شمارش
مونث
1
حسرت گذشته
دلتنگی، آرزوی گذشته
1.Les personnes âgées regardent souvent avec nostalgie l'époque de leurs 20 ans.
1. افراد مسن اغلب با حسرت گذشته به 20سالگیشان نگاه میکنند.
2.Pour nous, la nostalgie est un signe de faiblesse.
2. برای ما حسرت گذشته یک نشانه ضعف است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nos
norvégien
norvège
norme
normatif
nostalgique
notable
notaire
notamment
notation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان