خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشغال
[اسم]
l'ordure
/ɔʀdyʀ/
قابل شمارش
مونث
1
آشغال
زباله
1.Le ramassage des ordures ménagères.
1. جمعآوری کردن زبالههای خانگی.
2.Les ordures ménagères sont ramassées par le service municipal.
2. زبالههای خانگی توسط خدمات شهری جمعآوری میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ordre
ordonné
ordonner
ordonnance
ordination
ordurier
oreille
oreille de mer
oreiller
oreillons
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان