خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تکمیل کردن
[فعل]
parfaire
/paʀfɛʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: parfait]
[حالت وصفی: parfaisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تکمیل کردن
کامل کردن
1.Le chef a parfait la recette de sa grand-mère.
1. آشپز دستورالعمل (غذایی) مادربزرگش را تکمیل کرد.
2.Les cours permettent aux étudiants de parfaire leur compétences linguistiques.
2. این دورهها به دانشجویان اجازه میدهد تا مهارتهای زبانشناسیشان را تکمیل کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
paresseux comme une couleuvre
paresseux
paresser
paresse
parer
parfait
parfaitement
parfois
parfum
parfumer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان