خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشترک
2 . دودل
3 . متقابل
[صفت]
partagé
/paʁtaʒˈe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: partagée]
[جمع مونث: partagées]
[جمع مذکر: partagés]
1
مشترک
1.la garde partagée
1. حضانت مشترک
2
دودل
مردد، گیرکرده
1.Il gardait le silence, partagé entre le désir de courir et l'effroi de se perdre.
1. سکوت اختیار کرد، زیرا بین میل دویدن و ترس گم شدن مردد بود.
3
متقابل
دوجانبه، دوطرفه
1.Un amour partagé
1. عشقی متقابل
تصاویر
کلمات نزدیک
partager
partage
part de marché
part
parsemer
partance
partenaire
partenariat
parterre
parti
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان