خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لولهکشی
[اسم]
la plomberie
/plɔ̃bʀi/
قابل شمارش
مونث
1
لولهکشی
1.Il faut refaire toute la plomberie de cette maison !
1. باید تمام لولهکشی این خانه را دوباره انجام داد!
2.La plomberie est en mauvais état.
2. لولهکشی در وضعیت بدی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
plomber
plombage
plomb
pliure
plissé
plombier
plonge
plongeoir
plongeon
plonger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان