خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نصب
2 . ژست
3 . (عکاسی و فیلم برداری و غیره) نوردهی
[اسم]
la pose
قابل شمارش
مونث
1
نصب
گذاشتن، قرار دادن
2
ژست
حالت بدن
3
(عکاسی و فیلم برداری و غیره) نوردهی
تصاویر
کلمات نزدیک
portée
porté disparu
porté
portugal
portugais
poser
poser des tuiles
poser un lapin à quelqu'un
poser un problème
poseur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان