خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برای هیچ و پوچ
[عبارت]
pour des prunes
/puʁ de pʁyn/
1
برای هیچ و پوچ
بیخودی
1.Il est parti pour des prunes.
1. او بیخودی رفته است [عزیمت کرده است].
2.Le patron aurait voulu que je travaille pour des prunes.
2. شاید رئیس میخواست که من برای هیچ و پوچ کار کنم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "برای آلوها" است که در حقیقت کنایه از عبارات "برای هیچ و پوچ" و یا "بیخودی" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pour cent
pour achever le tableau
pour
poupée
pouponner
pour trois fois rien
pour un empire
pour un oui pour un non
pourboire
pourcentage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان