خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برداشت کردن (از حساب)
[فعل]
prélever
/pʀel(ə)ve/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: prélevé]
[حالت وصفی: prélevant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
برداشت کردن (از حساب)
1.Mon assurance me prélève directement 50 € par mois.
1. بیمهام هرماه مستقیما 50 یورو (از حسابم) برداشت می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
prélavage
prélat
prélasser
préjugé
préjuger
préliminaire
prélude
préluder
prélèvement
prématuré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان