1 . پیش‌بینی
[اسم]

la prévision

/pʀevizjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 پیش‌بینی آینده‌نگری

  • 1.D'après les prévisions météorologiques, il va pleuvoir aujourd'hui.
    1. طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی امروز باران خواهد بارید.
  • 2.Les prévisions météorologiques ne sont pas très fiables.
    2. پیش‌بینی‌های هواشناسی خیلی قابل اعتماد نیستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان