خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متخصص
2 . پزشک
[اسم]
le praticien
/pʀatisjɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
متخصص
کارآزموده
2
پزشک
طبیب
1.Le praticien a recommandé ce médicament.
1. پزشک این دارو را توصیه کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
praticable
prasville
praliné
praline
prairie
pratiquant
pratique
pratiquement
pratiquer
pratiques
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان