1 . متحول کردن
[فعل]

révolutionner

/ʀevɔlysjɔne/
فعل گذرا
[گذشته کامل: révolutionné] [حالت وصفی: révolutionnant] [فعل کمکی: avoir ]

1 متحول کردن منقلب کردن، انقلاب ایجاد کردن

  • 1.L'électronique a révolutionné l'industrie.
    1. (علم) الکترونیک صنعت را متحول کرده است.
  • 2.Le micro-ondes révolutionne la cuisine.
    2. مایکرویو آشپزی را متحول می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان