خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتوافشانی
[اسم]
la radioactivité
/ʁadjoaktivitˈe/
قابل شمارش
مونث
1
پرتوافشانی
رادیواکتیویته
1.Mesurer la radioactivité d'un site
1. پرتوافشانی یک نیروگاه را اندازهگیری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
radioactif
radio-réveil
radio-crochet
radio
radinerie
radiocassette
radiodiffuser
radiographie
radiologue
radiophonique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان