خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تربچه
[اسم]
le radis
/ʀadi/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: radis]
1
تربچه
1.Jean aime les radis avec du pain beurré.
1. "ژان" تربچه را با نان کره ای دوست دارد.
2.La salade contient du radis, du chou et de l'oignon.
2. سالاد محتوی تربچه، کلم و پیاز است.
تصاویر
کلمات نزدیک
radiothérapie
radioscopie
radiophonique
radiologue
radiographie
radis noir
radoter
radoucir
radoucissement
rafale
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان