خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقام
2 . ردیف
[اسم]
le rang
/ʀɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
مقام
رتبه، موقعیت
1.Elle termine le marathon au quatrième rang.
1. او در مقام چهارم ماراتون (مسابقه دو) را به پایان میرساند.
2.Un rang social.
2. یک موقعیت اجتماعی.
2
ردیف
1.Le rang des fauteuils
1. ردیف صندلیها
2.Se placer au dixième rang
2. در ردیف دوم نشستن
تصاویر
کلمات نزدیک
randonnée
randonneur
rancœur
rancunier
rancune
rangement
ranger
rangé
rangée
ranimer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان