خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سپاسگذار
[صفت]
reconnaissant
/ʀ(ə)kɔnɛsɑ̃/
قابل مقایسه
1
سپاسگذار
ممنون، متشکر
1.Je lui suis reconnaissante de surveiller les enfants en mon absence.
1. من از او متشکرم که در غیاب من از بچهها مراقبت میکند.
2.Je suis reconnaissant pour tout ce que mes parents m'ont donné.
2. من سپاسگذار همهی آنچه که والدینم به من دادهاند هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
reconnaissance vocale
reconnaissance
reconduire
reconduction
recomposer
reconnaître
reconnu
reconquérir
reconstituer
reconstitution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان