خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مستمریبگیر
[صفت]
rentier
/ʀɑ̃tje/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: rentière]
[جمع مونث: rentières]
[جمع مذکر: rentiers]
1
مستمریبگیر
عایدیبگیر، اجاره بگیر
1.La signature du rentier est nécessaire.
1. امضای مستمریبگیر لازم [ضروری] است.
2.Rentier, elle n'avait d'autre souci que ses loisirs.
2. مستمریبگیر، او هیچ نگرانی دیگری جز تفریحاتش ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rente
rentable
rentabilité
rentabiliser
rentabilisation
rentrer
rentrer dans le chou à quelqu'un
rentrer dans un platane
rentrée
renversant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان