[اسم]

la rentabilité

/ʀɑ̃tabilite/
قابل شمارش مونث

1 سوددهی

  • 1.Ce placement a une rentabilité importante.
    1. این سرمایه‌گذاری سوددهی مهمی [بزرگی] دارد.
  • 2.On examine aussi la rentabilité par rapport aux ventes.
    2. ما با توجه به فروش سوددهی را می‌سنجیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان