[اسم]

les renseignements

/ʀɑ̃sɛɲmɑ̃/
قابل شمارش جمع مذکر

1 اطلاعات

مترادف و متضاد information précision
obtenir des renseignements
اطلاعات به دست آوردن
  • Vous pourrez obtenir de plus amples renseignements à la mairie.
    می‌توانید اطلاعات مفصل‌تری از شهرداری به دست بیاورید.
une mine de renseignements
منبع اطلاعاتی
  • L'Internet est une mine de renseignements.
    اینترنت منبع اطلاعات است.
demander des renseignements
اطلاعاتی پرسیدن
  • La police demande des renseignements sur l'accident.
    پلیس اطلاعاتی در خصوص تصادف می‌پرسد.
le service de renseignements/l'agent de renseignements
وزارت اطلاعات/مأمور وزارت اطلاعات
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان