خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یقه برگردان (کت، پالتو و...)
2 . ضربه با پشت راکت (تنیس)
[اسم]
le revers
/ʀ(ə)vɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: revers]
1
یقه برگردان (کت، پالتو و...)
1.Cette dame avait une fleur épinglée sur le revers de sa veste.
1. این خانم یک گلسینه روی یقه برگردان کتش داشت.
2.Il avait un pin sur son revers.
2. او یک سنجاق سینه روی یقه برگردانش داشت.
2
ضربه با پشت راکت (تنیس)
ضربه بکهند
تصاویر
کلمات نزدیک
revenu
revenons à nos moutons
revenir sur terre
revenir
revendre
revient
revigorer
revirement
revitaliser
revivifier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان