خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احیا کردن
[فعل]
revitaliser
/ʀ(ə)vitalize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: revitalisé]
[حالت وصفی: revitalisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
احیا کردن
تقویت کردن
1.Il paraît que cette crème revitalise le teint.
1. به نظر میرسد که این کرم پوست را احیا میکند.
2.Revitalisez vos cheveux !
2. موهایتان را تقویت کنید!
تصاویر
کلمات نزدیک
revirement
revigorer
revient
revers
revenu
revivifier
revivre
revoici
revoilà
revoir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان