خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خُرخُر کردن (گربه)
2 . غیژ غیژ کردن (صدای موتور)
3 . به کار خود ادامه دادن
[فعل]
ronronner
/ʁɔ̃ʁɔnˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: ronronné]
[حالت وصفی: ronronnant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
خُرخُر کردن (گربه)
1.Chat qui ronronne
1. گربهای که خرخر میکند.
2
غیژ غیژ کردن (صدای موتور)
1.L'avion qui ronronne
1. هواپیمایی که غیژ غیژ میکند.
3
به کار خود ادامه دادن
به روال عادی ادامه دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
ronronnement
rongeur
ronger
ronfler
ronflement
roofing
roquefort
roquelaure
roquet
roquette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان