خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لرزش
2 . آشوب
3 . شوک (روانی)
[اسم]
la secousse
/səkˈus/
قابل شمارش
مونث
1
لرزش
لرزه، رعشه، تکان شدید
1.Violente secousse
1. لرزش شدید
2
آشوب
شلوغی
1.La grande secousse de la révolution
1. آشوب بزرگ انقلاب
3
شوک (روانی)
1.Ça a été pour lui une terrible secousse.
1. این برای او شوک وحشتناکی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
secours
secouriste
secourisme
secourir
secourable
secret
secrète
secrètement
secrétaire
secrétariat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان