خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محرمانه
2 . راز
[صفت]
secret
/səkʀɛ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: secrète]
[جمع مونث: secrètes]
[جمع مذکر: secrets]
1
محرمانه
1.Ces codes sont des informations secrètes.
1. این کدها اطلاعاتی محرمانه هستند.
2.L'espion mène une opération secrète.
2. مامور مخفی یک عملیات محرمانه را رهبری میکند.
[اسم]
le secret
/səkʀɛ/
قابل شمارش
مذکر
2
راز
1.J'ai promis de ne pas révéler son secret.
1. من قول دادهام که راز او را فاش نکنم.
2.Je peux te dire un secret ?
2. میتوانم به تو یک راز را بگویم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
secousse
secours
secouriste
secourisme
secourir
secrète
secrètement
secrétaire
secrétariat
sectaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان