1 . عاطفه 2 . احساس
[اسم]

la sensibilité

/sɑ̃sibilite/
قابل شمارش مونث

1 عاطفه مهربانی، شفقت

  • 1.La sensibilité de Jésus est très connue.
    1. مهربانی "عیسی" بسیار زبانزد است.
  • 2.Si vous avez un peu de sensibilité humaine, ne nous laissez pas là.
    2. اگر کمی عاطفه انسانی دارید، ما را اینجا رها نکنید.

2 احساس

  • 1.La sensibilité de l'artiste.
    1. احساس هنرمند.
  • 2.Nous n'avons pas tous la même sensibilité.
    2. ما همه یک (نوع) احساس نداریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان