خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فکر کردن
[فعل]
songer
/sɔ̃ʒe/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: songé]
[حالت وصفی: songeant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
فکر کردن
در فکر (چیزی) بودن
1.Le jeune diplômé a songé à son avenir.
1. دیپلمهی جوان در فکر آیندهاش بود.
2.Songe aux belles choses que tu feras.
2. به چیزهای خوبی فکر کن که انجام خواهی داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
songe
sonder
sonde
sondage
sonate
songeur
sonia
sonnant
sonner
sonnerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان