1 . روی نوک زبان
[عبارت]

sur le bout de la langue

/syʁ lə- bˈu də- la- lˈɑ̃ɡ/

1 روی نوک زبان

  • 1.J'ai les mots sur le bout de la langue, mais je ne sais pas vraiment comment le dire.
    1. کلمات روی نوک زبانم اند اما نمی‌دانم چگونه آنها را بگویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان