1 . تعلیق
[اسم]

la suspense

/syspɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 تعلیق نامعلوم

  • 1.Hitchcock est le maître du suspense.
    1. "هیچکاک" استاد تعلیق است.
  • 2.J'ai lu un roman à suspense.
    2. من یک رمان تعلیقی [با انتهای نامعلوم] خواندم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان