خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پایان
2 . تاریخ
3 . کلمه
[اسم]
le terme
/tɛʀm/
قابل شمارش
مذکر
1
پایان
1.Il faut mettre un terme à ces agissements indignes.
1. باید به این اقدامات شرمآور پایان داد.
2.Le terme de la vie c'est la mort.
2. پایان زندگی مرگ است.
2
تاریخ
زمان، مهلت
1.Le terme est l'expiration
1. تاریخ انقضا
2.On ne peut plus s'inscrire à l'université après ce terme.
2. بعد از این تاریخ (مشخص) دیگر نمیتوان در دانشگاه ثبت نام کرد.
3
کلمه
اصطلاح
1.Il a utilisé un terme que je n'ai pas compris du tout.
1. او اصطلاحی استفاده کرد که من اصلا متوجه نشدم.
2.Un même terme peut avoir différentes significations.
2. خود یک کلمه میتواند معانی متفاوتی داشته باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tergiverser
tergiversation
tergal
ter
tenue de soirée
terminaison
terminal
terminale
terminer
terminologie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان