خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تراژدی (نمایش)
[اسم]
la tragédie
/tʀaʒedi/
قابل شمارش
مونث
1
تراژدی (نمایش)
1.Cette tragédie a touché beaucoup de gens.
1. این تراژدی تعداد زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
2.Sophocle a écrit la tragédie d'Œdipe.
2. "سوفوکل" تراژدی "ادیپ" را نوشته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tragiquement
tragique
trafiquer
trafiquant
trafic
tragédien
trahir
trahison
train
train(-)train
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان