خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشتی بزرگ
[اسم]
le vaisseau
/vɛso/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: vaisseaux]
1
کشتی بزرگ
1.Ce vaisseau a navigué autour du monde.
1. این کشتی بزرگ دور دنیا کشتیرانی کرده است.
2.Il fit le tour du monde sur un vaisseau à voile.
2. او در یک کشتی بزرگ بادبانی دور دنیا را زده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
vainqueur
vainement
vaincu
vaincre
vain
vaisseau spatial
vaisselier
vaisselle
val
valable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان