خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محله همسایگی
[اسم]
le voisinage
/vwazinaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
محله همسایگی
1.Le voisinage est très sûr pour les enfants.
1. محله همسایگی بسیار برای بچهها امن است.
2.Les enfants font du vélo dans le voisinage.
2. بچهها در محله همسایگی دوچرخه سواری میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
voisin
voirie
voire
voir tout en noir
voir rouge
voiture
voiture compacte
voiture de location
voiture tout-terrain
voiture-balai
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان