1 . غیرقابل پذیرش
[صفت]

inacceptable

/inaksɛptabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: inacceptable] [مذکر قبل از حرف صدادار: inacceptable] [جمع مونث: inacceptables] [جمع مذکر: inacceptables]

1 غیرقابل پذیرش ناپذیرفتنی

  • 1.Les conditions du contrat sont inacceptables.
    1. شرایط قرارداد غیرقابل پذیرش هستند.
  • 2.Une attitude aussi violente envers des enfants est totalement inacceptable.
    2. رفتاری اینقدر خشن در برابر بچه‌ها کاملا غیرقابل پذیرش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان