Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . تأسیس کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
أَسَّسَ
فعل گذرا
1
تأسیس کردن
ساختن
1.قَرِيباً يُؤَسِّسُ أَخِي بَيْتَهُ الجَدِيد.
بهزودی برادرم خانه جدید خود را میسازد.
2.هُوَ أَسَّسَ مَدْرَسَة أُخْرَى.
او مدرسه دیگری تأسیس کرد.
کلمات نزدیک
تصليح
اجتنب
دار
بطل
ليت
حسد
حينئذ
استقام
عسر
توضأ
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان