Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . کمک کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
أَعَانَ
فعل گذرا
1
کمک کردن
1.مُحَمَّد يُعِينُ أُمَّهَا فِي أَعْمَالِ البَيْت.
محمد در کارهای خانه به مادرش کمک میکند.
2.هُوَ يُطْعِمُ المِسْكِينَ، وَ يَنْشُرُ السَّلَامَ، وَ يُعِينُ الضَّعِيفَ عَلَى شَدَائِدِ الدَّهْرِ.
او به بیچارگان غذا میدهد، آشتی و صلح را میپراکند و به ناتوان، در گرفتاریهای روزگار یاری میرساند.
کلمات نزدیک
مكرمة
مضر
فك
ضاع
صفي
مكروب
أسر
أسلم
أسير
بكماء
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان