Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . گوش دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
اِسْتَمَعَ
فعل ناگذر
1
گوش دادن
1.اِسْتَمَعَ جَمِيعُ الضُّيُوفِ إِلَى وَالِدِي.
تمام میهمانان به پدرم گوش میدادند.
2.فِي الحِصَّةِ الأُولَى كَانَ الطُّلَّابُ يَسْتَمِعُون إِلَى كَلَامِ مُدَرِّسِ الكِيمِيَاء.
در زنگ اول، دانشآموزان به سخن معلم شیمی گوش میدادند.
3.هَلْ تَسْتَمِعُ إِلَى المُعَلِّم؟
آیا به معلم گوش میدهید؟
کلمات نزدیک
سمع
طبخ
أكل
غير
استفاد
رأي
نظر
لمس
تذوق
تكلم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان