[قید]

بَغْتَةً

غیرقابل مقایسه

1 ناگهان

  • 1.أَحَدُ الطُّلَّاب تَرَكَ الصَّفَّ بَغْتَةً.
    دانش‌آموزی ناگهان از کلاس خارج شد.
  • 2.صَرَخَ أَحَدُهُمْ بَغْتَةً: أُنْظُرُوا إِلَيَّ.
    ناگهان یکی از آنان فریاد کشید: به من نگاه کنید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان